English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 48 (9240 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
clearing out [of a place] U تخلیه [فضایی]
clearing out [of a place] U اخراج [از مکانی]
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
clearing U نقل وانتقال بانکی
clearing U تسویه تسطیح
clearing U مکان مسطح
clearing U جمع کردن
clearing U پاک کردن
clearing U تخلیه محل تخلیه بیماران
clearing U بوته کنی
clearing U سترده
clearing U تسطیح
clearing U تهاتر بانکی
clearing U تسویه
clearing U تبرئه
clearing U تعویض اطلاعات در یک ثبات یاخانه حافظه یا واحد ذخیره با صفر یا جای خالی پاک کردن متن و یا تصاویرگرافیکی روی صفحه نمایش
clearing bank U بانکی که چکها را نقد میکند بانکی که چکها را می پردازد
clearing bank U بانک پس انداز
clearing banks U بانکی که چکها را نقد میکند بانکی که چکها را می پردازد
clearing banks U بانک پس انداز
clearing house U اطاق پایاپای
clearing house U دفتر تسویه حساب
clearing house U شرکتی که چکها را نقد می نماید
clearing house U شرکتی که حسابها راتسویه میکند
clearing house U اتاق تهاتر
clearing house U قسمت تهاتر دربانکها
clearing houses U اطاق پایاپای
clearing houses U دفتر تسویه حساب
clearing houses U شرکتی که چکها را نقد می نماید
clearing houses U شرکتی که حسابها راتسویه میکند
clearing houses U اتاق تهاتر
clearing houses U قسمت تهاتر دربانکها
clearing a bill U محاسبه سر رسید برات پرداخت مبلغ برات و تصفیه حساب مربوط به ان
clearing agreement U موافقتنامه بازرگانی بین دوکشور
clearing and switch buying U توافق تجاری دوجانبهای که براساس ان دو کشور متعهدبه مبادله مقدار معینی کالامی گردند
clearing block U قطعه بازدارنده
clearing block U قطعه ممانعت از بسته شدن کولاس
clearing iron U جاده پاک کن
clearing iron U سنگ پس زن
clearing of jungle U پاکسازی جنگل
clearing operations U عملیات مین روبی
clearing operations U عملیات پاک کردن مین
clearing outwards U اعلامیه خروج کشتی
clearing station U ایستگاه تخلیه بیماران
clearing station U پست تخلیه بیماران
crest clearing U محوطه تامین بالای مانع حاشیه امنیت بالای مانع
crest clearing graph U نمودار تعیین کمترین درجه مربوط به حاشیه امنیت مانع
market clearing price U قیمت تعادل در بازار
paying off [clearing off] [repayment] U بازپرداخت [پرداخت کامل اقساط]
Partial phrase not found.
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com